تو بخندی همه چیز حل می‌شه.

on Wednesday, August 27, 2014
یه شبی بود یادم نمیاد سر چه موضوعی خیلی خوشحال بودم, آنقدر که از شوق و خوشحالی خوابم نمی‌برد, هی صد بار توی تخت چرخیدم تا خواب‌م ببره, همین که چشام رو گذاشتم روی هم, بابام رو دیدم, از یه جاده ی خیلی سرسبز قشنگ می‌اومد, تا من رو دید از دور, دست تکون داد و با یه لبخند خیلی قشنگی گفت چرا آنقدر کم می‌خندیدی؟ من فقط نگاه‌ش می‌کردم, گفت تو بخندی من اینجا حال‌م خوبه ئه... از خواب که پریدم, تا یه یک ساعتی شوک بودم واقعن, بعدش یادم نمیاد که دیگه خندیدم یا نه..

*تیتر آهنگ بخند از رضا صادقی.

0 comments:

Post a Comment